ای قلب من بارانی ات کردند و رفتندکنج قفس زندانی ات کردند و رفتنددر سایه های شب تو را تنها نوشتندسرشار سرگردانی ات کردند و رفتنداحساس پاکت را همه تکفیر کردندمحکومِ بی ایمانی ات کردند و رفتندهرشب تورا دعوت به بزم تازه کردنددر بزمشان قربانی ات کردند و رفتندزخمی که رستم از شَغاد قصه اش خوردمبنای این ویرانی ات کردند و رفتند
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی